خبر فوری

ابوذر شهپری مسئولیت‌پذیری اجتماعی
ابوذر شهپری مسئولیت‌پذیری اجتماعی

برای مشاهده عناوین مقاله یا خبر بر روی فهرست مطالب کلیک کنید

ابوذر شهپری مسئولیت‌پذیری اجتماعی

رئيس انجمن مراكز دانش بنيان و نخبگان كشور -در هشتمین اجلاس سراسری مسئولیت‌پذیری اجتماعی و فرهنگ سازمانی

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم  – فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ – سوره بقره ، آیه 148 – در کارهای نیک از هم پیشی بگیرید.

حضار گرامی، نخبگان فرهیخته، مدیران متعهد ، مسئولين محترم كشور ونخبگان عزيز :   سلام

ضمن تشكر از دعوت برادر گرامی ، جناب آقاي دكتر علي آقا محمدي ، رئيس محترم گروه اقتصادي دفتر رهبري و برادر ارجمندم جناب آقاي دكتر هومن پناهي پور ، دبیر محترم اجلاس كه اين فرصت را به بنده دادند ، كه در جمع شما عزيزان حاضر شوم، و دقايقي رو مسدع اوقات شريفتان باشم.

امروز در روزگاری گرد هم آمده‌ایم که بیش از هر زمان دیگر، مفهوم « فرهنگ سازمانی و مسئولیت اجتماعی » ضرورتی حیاتی برای بقا و رشد کشور ماست.

مسئولیت اجتماعی در حقیقت، پیمانی نانوشته میان بنگاه‌ها، جوانان ، نخبگان ، دولت و مردم است.           پیمانی که می‌گوید:

سودِ اقتصادی بدون سودِ اجتماعی، شکست اخلاقی است،   پیشرفتِ صنعتی بدون تعهدِ انسانی، عقب‌ماندگی فرهنگی است،   و قدرتِ سازمانی بدون مسئولیتِ اجتماعی، نوعی سلطه ي ، بی‌روح و بی‌ثمر است.

اما باید واقع‌گرا بود:    انقادهایی دارم و راهکارهایی.      امید است اثر بخش باشد :

در بسیاری از حوزه‌ها، آنچه از «مسئولیت اجتماعی» باقی مانده، تنها نامی در بروشورهاست و ابزاری برای تبلیغات .

ما با جامعه‌ای روبه‌رو هستیم که فرهنگ پاسخ‌گویی ، در آن ضعیف، و فرهنگ مطالبه‌گری ، در آن سرکوب‌شده .

مسئولیت اجتماعی تنها از بخش خصوصی مطالبه نمی‌شود،   نخستین مسئولیت اجتماعی، بر دوش دولت است.

دولتی که خود ، در برابر مردم پاسخ‌گو نباشد، نمی‌تواند از سازمان‌ها و شرکت‌ها انتظار پاسخ‌گویی داشته باشد.

مسئولیت اجتماعی دولت، در شفافیت، عدالت، حمايت از جوانان نخبه، و اعتمادسازی معنا می‌یابد.

دولت های مختلفی که از چندین دوره قبل تاکنون ، گزارش عملکرد صادقانه نمی‌دهند، و چندين سال است از نرخ تورم واقعي سرسام آورسخن نميگويند، و فكري به حال كوچك شدن سفره مردم نميكنند ، و از جوانان نخبه كشور فاصله دارند، و تصمیم‌های بزرگ را پشت درهای بسته می‌گیرند، در حقیقت فرهنگ بی‌مسئولیتی را نهادینه می‌کنند.

آیا زمان آن نرسیده که دولت، نخبگان و مردم را نه ابزار، بلکه شریک در تصمیم‌سازی بداند؟

آيا زمان آن نرسيده كه حاكميت و دولت ، جوان گرايي را نه فقط در شعار بلكه در عمل ، از بدنه خود شروع كند.

آیا زمان آن نرسیده که «فرهنگ سازمانی کشور» ، از نگاه بالا به پایین فاصله بگیرد ، و به گفت‌وگوی واقعی با جامعه برگردد؟؟؟؟

رئیس محترم اين اجلاس ، با تدبير صحيح و شايسته ، هفت محور کلیدی ، ترسیم نموده ، كه هر کدام، ریشه‌ای از درخت توسعه پایدارند.

۱. محیط زیست (برند سبز)

در جهانی که زمین فریاد می‌زند و نفس می‌بُرد، برند سبز دیگر انتخابی لوکس نیست، بلکه تعهدی اخلاقی است.

آلودگی، تخریب منابع طبیعی و فرسایش خاک، محصول بی‌مسئولیتی ماست ، نه قهر طبیعت.

۲. پروژه‌های سبز

پروژه‌ای سبز است، که نه‌تنها درآمد می‌آورد، بلکه زندگی می‌سازد ، ما باید معیار سود در پروژه را  ، به معیار «پایداری» بدل کنیم.

 

۳. مسئولیت انسانی و اجتماعی

مسئولیت اجتماعی، در نهایت چیزی جز انسان‌گرایی سازمانی نیست .

۴. فرهنگ، هنر و آموزش

هیچ جامعه‌ای با قانون تنها اصلاح نمی‌شود، اصلاح با فرهنگ و آموزش آغاز می‌گردد و هنر، زبان لطیف تغییر است. آموزش، ریشه‌ی بیداری اجتماعی است.

 آموزش ، پی ریزی برای ساخت آینده ی کشور است ، ما باید به جای شعار، به آموزش و تربیت نسل های بعدی جامعه بیندیشیم ، به تربيت جوانان نسل Z و نسل آلفا بينديشيم ، چرا که آینده کشور ازآن فرزندان نسل z و نسل آلفا می باشد.

۵. امنیت زنجیره غذایی

کشوری که امنیت غذایی ندارد، امنیت سیاسی هم نخواهد داشت .

نباید اجازه دهیم که سودجویی برخی کاسبان، سفره مردم را به میدان معامله بدل کند، چرا که امنیت و آینده کشور را به خطر می اندازد.

۶. تعهد به خدمات درمانی، دارویی و بهداشتی

در جامعه‌ای که بیمار باید ، برای تهیه دارو ، رنج بکشد، و براي نداشتن هزينه درمان جان بدهد ، مسئولیت اجتماعیِ نظام درمان، سنگین‌تر از همیشه است.                                     

۷. کیفیت محصولات و خدمات پس از فروش

کیفیت، نشانه‌ی احترام به مشتری است ، کیفیت یعنی : وجدان در تولید، صداقت در خدمات ، و پایبندی به تعهد.

فرهنگ سازمانی، ستون پنهان توسعه كشور است.         فرهنگ سازمانی، روح ناپیدای هر نهاد است.

سازمانی که در آن صداقت : پاداش دارد،   خلاقیت : تشویق می‌شود ،  و خطا :  فرصتی برای یادگیری است،  می‌تواند از هر بحران عبور کند.

اما اگر فرهنگ سازمانی بر ترس، تملق و سیاست‌زدگی ، بنا شده باشد، هیچ ساختار مدیریتی ، آن را نجات نمی‌دهد.

امروز زمان بازسازی فرهنگ سازمانی کشور است؛

فرهنگی که در آن، رئیس جمهور، وزير، نماينده مجلس و مدير ، خود را حاکم بر مردم ندانند ، بلکه خادم و پاسخگوی مردم بدانند.

فرهنگی که در آن، شاخص موفقیت، طول میز ریاست نباشد ، بلکه عمق اثر اجتماعی ، و محبوبيت در بين مردم ، و خادمي ملت باشد.

و در پايان:

مسئولیت اجتماعی، راهی سخت ، اما شریف است ، راهی که از خود ما ، آغاز می‌شود.

بیایید نشان تعهد به مسئولیت اجتماعی ، و فرهنگ سازمانی را ، نه فقط بر سینه، بلکه بر وجدان خویش نصب کنیم.

دوستان گرامي سخني كه از دل برآيد ، قطعاً بر دل نشيند، ، اگر سخنانم بر دل نشست، به افتخار خاك عزيز كشورمون و سربلندي ايران عزيز، جوانان نخبه و آينده سازان كشور رو ، يك دقيقه ، با تمام وجود مورد تشويق قرار دهيد.