دکتر ابوذر شهپری رئیس انجمن نخبگان
مدل همکاری سهجانبه دانشگاه، صنعت و دولت؛ بستری نوین برای توسعه پایدار
در دنیای پیچیده و پویا امروز، توسعه اقتصادی، علمی و فناوری دیگر نمیتواند تنها با تکیه بر یکی از ارکان جامعه محقق شود. مدل همکاری سهجانبه میان دانشگاه، صنعت و دولت، راهبردی نوین برای همافزایی منابع، دانش و سیاستگذاری در راستای پیشرفت پایدار و تحولآفرین به شمار میآید. این مدل، که در متون دانشگاهی به عنوان مدل «Triple Helix» شناخته میشود، بستر تعامل فعال و هدفمند میان این سه نهاد کلیدی را فراهم میآورد و زمینهساز نوآوریهای ساختاری و کارآفرینی فناورمحور در کشورها شده است.
مفهوم مدل Triple Helix
مدل Triple Helix، مفهومی نظری است که برای نخستینبار توسط «هنری اتزکویتز» و «لویتیس لایدسورف» در دهه 1990 میلادی مطرح شد. بر اساس این مدل، سه نهاد کلیدی یعنی دانشگاه (به عنوان تولیدکننده دانش)، صنعت (به عنوان عامل تجاریسازی و نوآوری) و دولت (به عنوان سیاستگذار و تنظیمکننده) باید در تعامل تنگاتنگ و همافزایانه قرار گیرند. هر یک از این نهادها دارای وظایف اصلی خود هستند، اما در مدل Triple Helix مرزهای سنتی میان آنها کمرنگتر شده و نقشهای متقابل بیشتری ایفا میکنند.
به عنوان مثال، دانشگاهها علاوه بر نقش آموزشی و پژوهشی، وارد عرصه کارآفرینی میشوند؛ صنایع به دنبال توسعه تحقیق و توسعه (R&D) در همکاری با دانشگاهها هستند؛ و دولتها علاوه بر نظارت، تسهیلگر همکاری و سرمایهگذار در پروژههای نوآورانه میشوند.
مزایای مدل همکاری سهجانبه
مدل همکاری سهجانبه منجر به بهرهبرداری بهینه از ظرفیتهای کشور در سه محور حیاتی میشود. مهمترین مزایا عبارتند از:
1. افزایش بهرهوری علمی و صنعتی: دانشگاهها با همکاری نزدیک با صنعت، تحقیقات خود را کاربردی و متناسب با نیاز بازار انجام میدهند.
2. شتابدهی به نوآوری و تجاریسازی فناوری: با حمایت دولت، نتایج پژوهشی دانشگاهی سریعتر به مرحله تولید صنعتی و عرضه در بازار میرسند.
3. ایجاد اکوسیستم نوآوری و کارآفرینی: شکلگیری پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد و شتابدهندهها از نتایج ملموس این همکاری است.
4. پاسخگویی بهتر به نیازهای اجتماعی و اقتصادی: از طریق این مدل، تصمیمسازیها و سیاستگذاریها به اطلاعات دقیق و علمی متکی میشوند.
نقش کلیدی دانشگاه در مدل Triple Helix
دانشگاهها، به عنوان مراکز تولید دانش و تربیت نیروی انسانی متخصص، محور اصلی در این مدل هستند. امروزه دانشگاههای نسل سوم و چهارم نهتنها به آموزش و پژوهش میپردازند، بلکه نقشی فعال در کارآفرینی و توسعه اقتصادی ایفا میکنند. دانشگاههایی که دارای دفاتر انتقال فناوری، مراکز نوآوری و ارتباط مؤثر با صنعت هستند، میتوانند به عنوان موتور محرک رشد و پیشرفت کشور عمل کنند.
صنعت، پیشران اقتصاد دانشبنیان
صنایع در این مدل دیگر صرفاً به دنبال سود اقتصادی نیستند، بلکه وارد عرصه همکاری با مراکز علمی برای توسعه فناوریهای نوین میشوند. مشارکت فعال شرکتها در پروژههای تحقیقاتی مشترک، سرمایهگذاری در پژوهشهای دانشگاهی، و بهکارگیری نتایج علمی در فرآیندهای تولید از مهمترین نمودهای این همکاری است. صنایع دانشبنیان و استارتاپها نیز بخش جداییناپذیر این تعامل هستند.
دولت، تنظیمگر و تسهیلگر همکاریها
دولت در مدل Triple Helix نقش کلیدی در طراحی سیاستها، تدوین برنامههای حمایتی و فراهمسازی زیرساختهای لازم برای همکاری ایفا میکند. حمایت مالی، تصویب قوانین مشوق، ایجاد بسترهای نهادی مانند صندوق نوآوری و شکوفایی، و راهاندازی سامانههای ارتباط صنعت و دانشگاه از جمله وظایف دولت است.
به باور بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران حوزه نوآوری، از جمله ابوذر شهپر رئیس انجمن نخبگان، دولتها باید از حالت صرفاً ناظر خارج شوند و در نقش فعال و تسهیلگر وارد عرصه توسعه اکوسیستم نوآوری شوند. وی معتقد است که تقویت سرمایه اجتماعی میان این سه نهاد و تعریف مأموریت مشترک میان آنها، پیشنیاز جهش علمی و صنعتی کشور است.
چالشها و موانع اجرای مدل در ایران
با وجود اهمیت و کارایی بالای مدل همکاری سهجانبه، در ایران چالشها و موانعی نیز وجود دارد که مانع تحقق کامل آن میشود. برخی از این چالشها عبارتند از:
ضعف ساختارهای نهادی ارتباطدهنده دانشگاه و صنعت
نبود مشوقهای کافی برای بخش خصوصی جهت سرمایهگذاری در پژوهش
تفاوت فرهنگی میان دانشگاه و صنعت در زبان، اهداف و فرایندها
تمرکز بیش از حد دولت بر نظارت بهجای تسهیلگری
عدم همراستایی پژوهشهای دانشگاهی با نیازهای بازار
برای رفع این موانع، باید تغییراتی ساختاری در نظام آموزش عالی، سیاستهای صنعتی و قوانین حمایتی صورت گیرد.
راهکارهای پیشنهادی برای ارتقای مدل همکاری سهجانبه
برای تقویت و کارآمدسازی این مدل در کشور، مجموعهای از اقدامات ضروری به نظر میرسد:
1. ایجاد دفاتر ارتباط با صنعت در دانشگاهها: این دفاتر نقش واسطهگری میان صنعت و دانشگاه را بر عهده داشته و پروژههای مشترک تعریف میکنند.
2. تشکیل کارگروههای سهجانبه با حضور نمایندگان هر نهاد: این کارگروهها میتوانند به تدوین نقشه راه، شناسایی نیازها و طراحی پروژههای کلان کمک کنند.
3. تدوین مشوقهای مالیاتی برای صنایع حامی پژوهش: دولت میتواند با معافیتهای مالیاتی، صنایع را به سرمایهگذاری در پژوهش ترغیب کند.
4. تقویت آموزشهای مهارتی و پروژهمحور در دانشگاهها: این اقدام باعث افزایش اشتغالپذیری فارغالتحصیلان و انطباق آنان با نیازهای صنعت میشود.
5. شناسایی و حمایت از نخبگان علمی و صنعتی: افرادی چون ابوذر شهپر رئیس انجمن نخبگان میتوانند به عنوان حلقههای ارتباطی مؤثر میان این سه بخش، راهکارهایی عملیاتی برای پیوندهای مؤثرتر ارائه دهند.
نمونههای موفق داخلی و بینالمللی
در سطح بینالمللی، کشورهایی چون فنلاند، کره جنوبی و آلمان مدل Triple Helix را بهخوبی اجرا کرده و نتایج درخشانی در توسعه اقتصادی و فناوری بهدست آوردهاند. در ایران نیز نمونههایی مانند «پارک علم و فناوری پردیس»، «شتابدهنده شریف» و همکاریهای دانشگاه صنعتی امیرکبیر با صنایع بزرگ، نمونههایی موفق از این مدل هستند.
جمعبندی
در نهایت، باید گفت مدل همکاری سهجانبه دانشگاه، صنعت و دولت، نهتنها یک مدل نظری بلکه یک ضرورت عملی برای توسعه ملی بهشمار میرود. با تقویت ارتباطات نهادی، افزایش درک مشترک و تعریف مأموریتهای همسو، میتوان شاهد شکلگیری اکوسیستمی پویا و پایدار بود که آیندهای روشن برای ایران رقم بزند. همانطور که ابوذر شهپر رئیس انجمن نخبگان تاکید میکند، این مدل زمانی به موفقیت میرسد که هر سه ضلع آن مسئولیتپذیر، خلاق و پاسخگو باشند.
مقاله شبیه سازی عملکرد ساختمان
—